«غیبت موجه»: از توقیف ۴ ساله تا پردهبرداری از زخمهای پنهان جامعه
به گزارش پایگاه خبری حمیت نیوز(حمنا/Hamna)،مصطفی فرجی منتقد سینما، در یادداشتی به مناسبت اکران فیلم سینمایی «غیبت موجه» به تهیهکنندگی و کارگردانی عباس رافعی، که پس از چهار سال توقیف رفع ممنوعیت شد، به بررسی این اثر پرداخت.
فیلم سینمایی «غیبت موجه» که تولید سال ۱۳۹۹ است، پس از چهار سال توقیف، در تاریخ دهم مرداد ماه با اکران خصوصی برای اهالی سینما و رسانه در تالار ایوان شمس شهرداری تهران رونمایی شد و به چرخه اکران سینماهای کشور پیوست.
داستان و محوریت فیلم:
این درام اجتماعی در بستر یک دبیرستان روایت میشود. محور اصلی داستان، مادری با بازی میترا حجار است که برای ملاقات فرزندش به مدرسه مراجعه میکند. اما مدیر (ابوالفضل پورعرب) و ناظم (علی اوجی) مدرسه فاش میکنند که پسر در مدرسه حضور ندارد. این جستجو برای یافتن پسر، به اتفاقات جالب و تأملبرانگیزی در محیط مدرسه منجر میشود که برای مخاطب جذاب و دیدنی است. خلاصه داستان منتشر شده از فیلم، حکایت از زن رازآلودی دارد که در جامعه امروز ایران در جستجوی گمشدهای است. او در هر مرحله از این جستجو با واقعیتهایی مواجه میشود که عزمش را برای یافتن حقیقت راسختر میکند و در نهایت درمییابد که غیبت گمشدهاش «موجه» بوده و حاصل این جستجوها، کشف خود واقعیاش است.
تعلیق هیچکاکی و نگاهی سیاسی:
مصطفی فرجی در ادامه یادداشت خود، به هوشمندی عباس رافعی در بهکارگیری تعلیق هیچکاکی اشاره میکند که بیننده را تا پایان فیلم درگیر نگه میدارد. مخاطب در کنار این تعلیق، شاهد حوادثی است و همواره در انتظار نتیجه جستجوی مادر است تا بداند پسرش کجاست و چه اتفاقی برای او افتاده است.
در این میان، مدیر و همکارانش در تلاش برای حل مشکل فاضلاب چاه مدرسه هستند. فرجی معتقد است که عباس رافعی، علاوه بر جنبههای اجتماعی و خانوادگی، با تیزهوشی نگاهی سیاسی نیز به وقایع داشته است. او مدرسه را نمادی از یک کشور و مدیر و همکارانش را اعضای هیئت دولت قلمداد میکند. به عنوان مثال، مشکل چاه فاضلاب که توسط دو چاهبازکن ناکارآمد، علیرغم سه بار تلاش، حل نمیشود، کنایهای به حضور افراد بیتخصص در مسئولیتها و عدم تناسب تخصص با پستها در کشور است.
نکته جالبتر از نظر این منتقد، اشاره رافعی در سال ۱۳۹۹ به موضوع ورود اتباع غیرمجاز افغانستانی به کشور است. در فیلم، چاهبازکنها که افغانستانی هستند، ادعا میکنند تمام چاههای ایران را حفر کردهاند و خود را متخصص میدانند که این امر به نوعی نشاندهنده جایگزینی نیروی کار ایرانی و ورود غیرمجاز این افراد به کشور است. همچنین، سرایدار مدرسه به این افراد پناه داده و از محل بیتالمال اجاره دریافت میکند و حتی دختر سرایدار نیز شبها اتاقهایی را در مدرسه به دختران اجاره میدهد.
فرجی همچنین به وام دادن مدیر مدرسه از بودجه مدرسه به امیررضا دلاوری برای پرداخت مهریه اشاره میکند و این اتفاقات را مصادیق سوءاستفاده مسئولین از جایگاه خود برای منافع شخصی میداند؛ جایی که حل مشکلات شخصی بر توجه به مسائل اصلی و مردم اولویت پیدا میکند.
توقیف فیلم و هشدار نادیده گرفته شده:
منتقد سینما با گلایه از توقیف این فیلم، بیان میکند که عباس رافعی در سال ۱۳۹۹ هشدارهایی را به مسئولین درباره خواب غفلت و ضرورت جلوگیری از ورود اتباع غیرمجاز افغانستانی داده است، اما متاسفانه فیلم توقیف شده و پیام آن نادیده گرفته شد. فرجی با لحنی کنایهآمیز میافزاید که گویا این هشدارها تنها پس از حملهای فرضی در سال ۱۴۰۴ به کشور توسط رژیم صهیونیستی و اخراج کلیه افغانستانیهای غیرمجاز، مورد توجه قرار گرفته است.
دلیل اصلی توقیف و گرهگشایی پایان فیلم:
مصطفی فرجی معتقد است که توقیف فیلم نه به دلیل وجود اتفاقات منفی در مدرسه و زیر سوال بردن آموزش و پرورش، بلکه به دلیل گرهگشایی پایانی داستان است. در پایان فیلم و با ورود سام نوری (پدر پسر گمشده)، مشخص میشود که میترا حجار مادر واقعی پسر نیست، بلکه «شوگر مامی» اوست. پسر، به دلیل اینکه فرزند طلاق و بیمادر بزرگ شده، به میترا حجار پناه آورده است. میترا حجار نیز که طلاق گرفته و از همسر سابقش خیری ندیده، به سام نوری میگوید که قصد داشته از این پسر، که مانند «کاغذی سفید و ذهنی پاک» است، مردی سالم برای خود بسازد.
نام فیلم و امید به آینده:
نام «غیبت موجه» برگرفته از همین غیبت و نبود پسر در مدرسه است. فرجی بیان میکند که این اتفاقات در جامعه فراوان است و تلاش عباس رافعی برای اکران این فیلم پس از چهار سال قابل تقدیر است. او ابراز امیدواری میکند که مسئولین با سنجیدگی عمل کنند و باعث اجحاف در حق هنرمندان و تهیهکنندگان نشوند. به عقیده وی، این توقیف خود باعث کنجکاوی مخاطبان خواهد شد و تماشاگران زیادی را به خود جذب خواهد کرد. در پایان، فرجی برای عباس رافعی، عوامل و بازیگران این فیلم آرزوی موفقیت و سربلندی میکند.







